در چندین سال گذشته، همه ما گرایش مدارس به حذف هنر از برنامه درسیشان را دیدهایم.
موسیقی، خوشنویسی خلاقیت و آثار هنری و تئاتر در بسیاری از برنامههای درسی کمرنگ و بی اهمیت است.
شکی نیست که هنر برای کودکان سرگرمی است. فرو کردن انگشتهایشان در رنگها و ساختن تصویری زیبا برای چسباندن به در یخچال شگفتانگیز است. ایفای نقش آنها در یک نمایشنامه خوشحال کننده است، همخوانی باهم در یک سرود شگفت انگیز است و…
هنر به پیشرفت بسیاری از سطوح اساسی رشد کودکان کمک میکند. در ادامه این پست دلایل هنر برای رشد فکر و جسمی کودکان را بیان میکنیم و همچنین نقش موثر آموزش و پرورش در این رشد را متذکر میشویم.
انسان چه آگاهانه و چه ناآگاه خواستار زیبایی است کسی که در محیط کار و زندگی خود سعی می کند محیط دلپذیر، منظم و آراسته ایجاد کند، معلمی که با استفاده از گچ های رنگی در ترسیم تصاویر فرمها و . . . بر روی تابلوی کلاس تدریس می کند، مادری که با وسواس زیاد درصدد انتخاب لباسی با رنگ و شکل مناسب و دلخواه برای فرزند خویش است. هر کدام به نوعی هنرمند هستند .
مهمترین هدف آموزش و پرورش شناخت استعدادهای دانش آموزان، شکوفا نمودن آنها و ایجاد مهارت کافی در ابعاد مختلف رشد است و به عنوان صمیمانه ترین زبان احساسات محسوب می شود، فعالیت های هنری وسیله ارتباط فکر و بیان است. آشنایی کودکان با اساس هنرها نه تنها به آنان در بیان اندیشه با شیوه های هنری کمک میکند، بلکه قدرت تجزیه و تحلیل رویدادهای اطراف و همچنین دقت را در آنها تقویت می کند.
از مهم ترین دلایل آموزش هنر در مدارس در دوران ابتدایی و راهنمایی را میتوان به رشد خلاقیت و مهارت های فردی کودک دانست و تاثیری که هنر در شخصیت کودکان در کودکی و همچنین آینده آن ها دارد را نمیتوان نادیده گرفت.
در گزارشی از کارشناسان کودک در آمریکا درباره هنر میگوید: افراد جوانی که به طور منظم(3 ساعت از روز در 3 روز از هر هفته در یک سال) در دورههای هنری شرکت میکنند، 4 برابر به نسبت کودکانی که در این دوره های هنری شرکت نمیکنند، احتمال موفقیتهای تحصیلی مانند ریاضی یا علوم یا بردن جایزهی یک مقاله یا شعر بیشتر است.
هنر در زمینه تعلیم و تربیت و کشف استعدادهای خلاقانه دانش آموزان نقش حیاتی دارد و قادر است یک انسان کوچک را به سوی جهان نوآوری ها و خلاقیت ها رهنمون کند و او را با گنج های گرانبهای فرهنگ و هنر آشنا سازد و اگر کودک تفکری خلاقانه داشته باشد، در آینده کاری نیز به طور طبیعی ملکه ذهنشان میشود.
از مهم ترین تاثیرات هنر بر کودکان، افزایش اعتماد به نفس آنهاست و تا زمانی که تسلط به یک رشته آموزشی بتواند در دانش آموزان اعتماد به نفس ایجاد کند؛ میتواند دلیل کافی برای آموزش هنر و شرکت در دورههای هنری باشد.
کودکان با یادگیری هنر همانطور که هرروز بهتر میشوند و پیشرفتشان را میبینند، اعتماد به نفسشان پا به پای رشدشان تقویت میشود.
قریب به اتفاق کودکان مایلند هر آنچه دلشان می خواهد انجام دهند و در این مورد هیچ چیزی سد راه آنها نباشد. در هر لحظه از آموزش هنر، داشتن قدرت تصمیم گیری حرف اول را میزند، مثلا در نقاشی اینکه تصمیم بگیرید در اینجا از چه رنگی استفاده کنید و یا به چه سبکی نقاشی بکشید یا نقاشیتان را به چه سمت و سویی بکشانید و یا در خوشنویسی هر لحظه باید تصمیم بگیرید کدام کلمات را بکشید و کجاها را کشیده تر و پهن تر یا نازک تر بنویسید تا نوشته تان چشم نوازتر به نظر برسد. یادگیری چگونگی انتخاب و تصمیمگیری مطمئنا میتواند به تحصیلات و دیگر بخشهای زندگی کودکان انتقال یابد و مهارتی ارزشمند در بزرگسالی باشد.
همانطور که قبلا هم در بسیاری از مقالاتمان گفتیم، تمرین و پشتکار لازمه ی هنر است و هنر بدون تمرین های پیاپی بی حاصل و عبث است. کودکان بعد از تمرین و تکرار بسیار، یاد میگیرند که این تمرین زیاد و پشتکار کارساز است و این ذهنیت مطمئنا با رشد کودکان مهم میشود؛ به خصوص در طول زندگی کاری و حرفهایشان که احتمالا مدام از آنها خواسته میشود مهارتهای جدیدشان را رشد دهند و بدون توقف روی پروژههای سخت کار کنند.
آموزش هنر و مهارت های هنری، شادی آفرین و لذتبخش است و مگر میشود کودکی که از سنین پایین با هنر تعلیم گرفته و قد کشیده در بزرگسالی خموده و افسرده باشد؟
بنابراین هنر نقش بسزایی در رشد کودک دارد و تاثیر شگرفی در آینده او میگذارد، مدارس و آموزش و پرورش با در نظر گرفتن این تاثیرات باید بیش از پیش به کلاس های هنر اهمیت دهند و برای آنها برنامه ریزی کنند.
یکی از هنرهایی که می تواند در تربیت کودک سهم بسزایی داشته باشد نقاشی است. نقاشی کردن فعالیتی تقریباً غریزی است که در رشد هوشی و ذهنی کودکان و نوجوانان بسیار مؤثر است. بسیاری از پژوهندگان بر این عقیده اند که نقاشی کودک دریچه ای است که بر اندیشه ها و احساسات او گشوده میشود و نقاشی می تواند در برقراری ارتباط با دنیای بیرون، نقش مهمی ایفا کند.
ارزش آهنگ خط و خوشنویسی در هنر مشرق زمین از هنر خطاطی سرچشمه گرفته است و بعد به طراحی، سرایت می کند و هنر نقاشی خط را خلق میکند.
خط به اشکال مختلف ظاهر میشود: خط شکسته، خط تحریری، خط نستعلیق، خوشنویسی با خودکار و…
دست خط هر فرد آیینه وجودی اوست و فردی که به خطی خوش می نویسد یعنی به موجودیت فردی و هویت خود احترام می گذارد. حال اگر یک وظیفه را به او محول کنید به احتمال زیاد تعهد و تلاش فردی او در کارش نیز جاری خواهد بود.
آنچه از شواهد امر پیداست و مایه ی نگرانی است آن است آموزش و پرورش در برگزاری کلاس هاس هنر ضعیف عمل کرده و لااقل در خط تحریری دانش آموزان تحول مثبتی دیده نشده و بعضا در مقایسه با گذشته سیر نزولی را طی می کند. اگرچه نسبت به گذشته کتب درسی دوره ی ابتدایی و راهنمایی ما از الگو های زیبای خط تحریری برخوردار است و در کتب هنر هم به زیبایی، این هدف متصور است و می تواند منشا اثر باشد، ولی در ساعت هنر و به هنگام تدریس و تعلیم رسم الخط های تعبیه شده در متون درسی فارسی آنچه لازم است، مهارت مدرسان است که می تواند اثر گذار باشد و متاسفانه به خاطر نبود اطلاع کافی از خط و رسم الخط، آن طور که باید و شاید به نظر مولفان متون مورد نظر پرداخته نمی شود و می طلبد که برای آن مجددا برنامه ای نو اندیشیده شود تا به تدریج روند امور رو به بهبود گراید.
خیلی اوقات آن طور که باید، در مدارس به درس هنر اهمیت داده نمیشود و بسیاری وقت ها از زمان کلاس هنر، برای جبران دروس دیگر مثل ریاضی یا علوم و… استفاده میشود و متاسفانه در برخی مدارس نگاه به درس هنر برای جور کردن ساعات تدریس معلمان است در حالی که در ساعت آموزش این درس قوه ی خلاقیت و تفکر دانش آموزان رشد می کند و ارتقا می یابد و تاثیری که هنر و آموزش آن در رشد جنبه های مختلف شخصیت دانش آموز و روحیات او دارد به هیچ وجه نمیتوان در سایر دروس پیدا کرد. لذا نگاه به این درس باید تغییر کند.
در وهله ی اول باید پذیرفت که هنر نیز مانند هر درسی که معلم تربیت شده ی جداگانه ای دارد، باید معلم تربیت شده خود را داشته باشد و دبیران این درس متخصص این درس باشند و در رشته های مختلف هنری حرفی برای گفتن داشته باشند و در مرتبه ی بعد ساعت آموزشی این درس کامل باشد و همچنین از اولیای دانش آموران هم توقع آن است که با نگاهی دوباره به درس هنر برای آن جایگاه واقعی اش را قائل شوند و آن را به عنوان یک ماده ی درسی که از روی برنامه در سازمان برنامه ریزی و تالیف کتب درسی در واحد ها گنجانده شده بپذیرند و قبول کنند که فرزندانشان باید در این ماده، همچون سایر مواد درسی از خود فعالیت هایی بروز دهند تا نمره ای به آنان تخصیص داده شود، در این صورت است که می توانیم ادعا کنیم زنگ هنر را احیا کرده ایم. پیشنهاد می شود محیطی مناسب برای آموزش عملی درس هنر در مدارس با کمک مربیان متخصص ایجاد گردد.
موفقیت در آینده کودکان و فرزندان در دستان شکوفایی استعدادهای آنها توسط هنر است و روح آینده کشور و فردای کودکان و فرزندانمان تنها به دست ما رقم میخورد، فقط کافیست بسترهای رشد استعداد های کودکانمان را فراهم کنیم و آنها را در مسیر درستی از زندگی قرار دهیم.
سخن پایانی
هنر وادی زیبا و قشنگی است و رایحه ای دارد که روح لطیف انسان را به سوی آرامش نوازش می دهد. زبان هنر، اصیل ترین، خالص ترین و رساترین زبانهاست که به کمک آن می توان افراد جامعه را به سوی پیشرفت و تعالی سوق داد. با درس هنر بیش از سایر دروس می توان به ارتقاء قدرت خلاقیت و تخیل کودکان پرداخت چرا که هنر کوشش زیبایی است و می تواند در کنار دنیای واقعی، دنیایی خیالی مملو از نقش ها و احساسات بی شائبه خلق کند.
مطالب اخیر :
مصاحبه با طلایه دار خوشنویسی قزوین استاد احمد پیله چی | بخش اول