خوشنويسي در معناي زيبانويسي و يا نوشتن همراه با خلق زيبايي است. گاهي درک خوشنويسي به عنوان يک هنر مشکل است. به نظر ميرسد براي درک و لذت بردن از تجربه بصري خوشنويسي بايد بدانيم خوشنويس افزون بر نگارش يک متن، سعي داشته اثري هنري با ارزشهاي زيبايي شناختي خلق کند. از اين رو خوشنويسي با نگارش ساده مطالب و حتی طراحي حروف و صفحه آرايي متفاوت است. همچنين از آنجايي که اين هنر جنبههايي از سنت را در دل خود دارد، بنابراین تاریخچه و گذشته مارا نشان میدهد و باید بسیار نفیس و ارزشمند با آن برخورد شود و قدر این هنر و تاریخچه آن را دانست.
به وجود آمدن خط و خوشنویسی به علت گسترش و شکل گیری طبقات اجتماعی در جامعه، به وجود آمدن قدرت سیاسی، ظهور مذهب ها و معابد که قدرت مذهبی بودند و همچنین وجود تبادلات تجاری و بازرگانی به یک ضرورت واقعی تبدیل شد.
اختراع خط، بی شک از مهم ترین اختراعاتی است که تاکنون به دست بشر صورت گرفته است. ولی باید دانست که ابداع خط به یکباره نبوده است. در واقع زمانی که انسان تلاش کرد آنچه را می اندیشد نقش کند، وارد دنیای نگارش شد. اما تمدن از زمانی شروع شد که خط نمود عینی پیدا کرد.
خوشنويسي تقريبا در تمام فرهنگها به چشم ميخورد اما در مشرق زمين و بهويژه در سرزمينهاي اسلامي و ايران در قله هنرهاي بصري واقع است. هرچند ايرانيان خط کنوني خود را از عربها وام گرفتهاند، با اين حال در تکامل اين خط و در تبديل آن به هنر خوشنويسي نقش عمدهاي داشتهاند.
خوشنويسي اسلامي و بيشتر از آن، خوشنويسي ايراني تعادلي است حيرتانگيز ميان تمامي اجزا و عناصر تشکيل دهنده آن. تعادل ميان مفيد و مورد مصرف بودن از يک سو و پويايي و تغيير شکل يابندگي آن از سوي ديگر؛ تعادل ميان قالب و محتوا که با آراستگي و ملايمت تام و تمام ميتواند شکل مناسب را براي معاني مختلف فراهم آورد.انواع مختلفی از خط در طول سالیان دراز بوجود آمد، برای مثال: خط تصویری، خط اوستایی، خط میخی، خط عربی، کوفی، خط پهلوی، خط نسخ، خط ریحان، خط ثلث، خط غبار، خط تعلیق، نستعلیق، شکسته و…
واژه خوشنويسي يا Calligraphy از قرن پانزدهم ميلادي وارد دايره لغات فرهنگهاي لاتيني شد و تنها پس از قرن نوزدهم به عنوان يک اصطلاح شناخته شده مطرح گشت، اما از دير باز بهويژه در کشورهاي خاور دور و کشورهاي اسلامي ازجمله ايران، خوشنويسي به عنوان هنري شاخص مطرح بودهاست.
درهر دوره با توجه به شرایط آن منطقه و آن دوره، شرایط سیاسی، مذهبی، فرهنگی و نوع حکومت پادشاهان خط های مختلفی بوجود می آمد و ممکن بود از کشورهای اطراف و سرزمین های دیگر هم خطوطی به کشورما آورده شود و در تاریخ ما جاودان شود. در این پست درمورد خط غبار صحبت میکنیم و تاریخچه آن را بررسی میکنیم، باما همراه باشید…
پیشنهاد ویژه | این مطلب را از دست ندهید : اصول امضای خلاقانه | چگونه امضا بزنیم ؟
خط غبار، خطی بسیار ریز است که در ایران جهت سرعت در نوشتن و استفاده کم تر در کاغذ، مورد استفاده قرار می گرفت و در قرن سوم هجری از خط ریاسی مشتق گرفته شده است.
خط غبار برای نوشتن یادداشت های کوچک توسط کبوتران نامه بر فرستاده میشدند، بکار گرفته میشد. بعد ها از این خط برای نوشتن قرآن های کوچک مورد استفاده قرارگرفت. بسیاری از افراد برای صرفه جویی در وقت خط غبار را به صورت یکدست، یکنواخت وریز و کوچک مینوشتند.
خط غبار، خطی است بسیار ریز که با انواع خط نوشته میشود بنابراین برخی از خطاطان گذشته براین باورند که قلم غبار را یک نوع خط خاص نمی توان به حساب آورد و میگویند که تمام خطوط را می توان با قلم غبار نوشت.
بیدل دهلوی در شعری مینویسد:
خاک ما نامه ها به جانب یار مینویسد ولی به خط غبار
غبارنویسی، خوشنویسی است و در بزرگنمایی ضعفها و قوتهایش مشخص است.
غبار، خطی است یک در یک سانتیمتر که باید برای نگارش آن قدرت چشم و قدرت دست بالایی داشت.
در خوشنویسی غبار، نوک قلم باید بسیار نازک شده باشد تا بتوان خطی ظریف و کوچک را نوشت. در واقع غبارنویسی یک نوع هنر ارزنده است و در بزرگنمایی مانند همان خوشنویسی است و تفاوتی با آن ندارد.
این خط دارای حروف ریز و ساختاری مدور است. بعضی ویژگیهای این خط وابسته به خط ثلث و خط نسخ میباشد.
این خطِ جامع و یکپارچهای بوده و به طور برجستهای مدور، بدون کشیده، خیلی فشرده و سریع میتواند نوشته شود.
حافظ در یکی از اشعارش مینویسد:
گردست دهد خاک کف پای نگارم بر لوح قلم خط غباری بنگارم
خط غبار بپوشانید خورشید رخش یا رب بقای جاودانش ده که حسن جاودان دارد
حافظ در این شعر اشاره به خط غبار دارد که به علت ظرافت و زیبایی میتواند رمزی باشد بین عاشق و معشوق و بیگانه ای توانایی خواندن آن را نداشته باشد و کنایه از خطی است که تازه از رخسار نوجوانان دمیده.
خوشنويسي همواره براي مسلمانان اهميتي خاص داشتهاست. زيرا در اصل آن را هنر تجسم کلام وحي ميدانستهاند. آنان خط زيبا را نه فقط در استنساخ قرآن بلکه در اغلب هنرها بهکار ميبردند. خوشنويسي يا خطاطي در کليه کشورهاي اسلامي همواره به عنوان والاترين هنر مورد توجه بودهاست. مردمان اين رزمينها بهويژه ايرانيان در اوج قدرت و نهايت ظرافت در اين هنر تجلي يافت و خوشنويسي به مانند محوري در ميان ساير هنرهاي بصري ايفاي نقش کردهاست.
150 سال پیش یعنی حدودا در سال 1291 قرآن نفیسی به خط میرزا محمد خوانساری به شیوه نسخ غبار نوشته شده است که به قرآن عمامه ای معروف است. این قرآن به اندازهای کوچک است که علما و روحانیون آن را برای بزرگداشت و احترام به قرآن بر بالای سر و یا در عمامهها قرار میدادند و یا به جاهای گوناگون که میرفتند برای یاری جستن از این کتاب آسمانی از آن بهره میبردند.
این قرآنها به علت ظرافت حتی با ابزار امروزی هم به سختی قابل خواندن هستند که توانایی و قدرت نوشتن و بینایی این هنرمند بزرگ قابل ستایش است. همچنین پوست و کاغذی که این آیات بر آن نگاشته شده، تا به امروز دوام آورده است.
مطالب اخیر :
اهمیت تمرین و پشتکار در خوشنویسی
چرا افراد خاص دنبال امضاهای خاص اند؟