خوشنویسی وخطاطی یکی از هنرهای اصیل کشور ایران است که از گذشته های دور تا به امروز طرفداران بسیار زیادی داشته است. با وجود آن که خوشنویسی تقریبا در تمامی فرهنگ ها به چشم می خورد و از آن استفاده می شود، ولی در مشرق زمین و به ویژه کشورهای اسلامی و ایران یکی از زیباترین هنرهای بصری محسوب می شود. خوشنویسی اسلامی و در راس آن خوشنویسی ایرانی، تعادلی زیبا و حیرت انگیز را میان اجزای سازنده اش برقرار می کند. در واقع می توان گفت تعادل میان مفید و مورد مصرف بودن از یک طرف و پویایی و تغییر شکل یابندگی از طرف دیگر، تعادل میان ظاهر و محتوای را به زیباترین شکل ممکن فراهم می کند. زیبایی این هنر ارزنده ایرانی زمانی بیشتر می شود که تاثیر و پیوستگی آن را با دیگر مفاهیم از جمله عرفان آشکار سازیم.
عرفان و خوشنویسی
قرون هفتم، هشتم و نهم هجری قمری در تاریخ خوشنویسی ایران از دو جهت اهمیت بسیار ویژه ای دارند. اول این که اوج تکامل خوشنویسی و پدید آمدن خط نستعلیق در همین قرون اتفاق می افتد و دوم آن که نوشتن و تدوین مبانی نظری خوشنویسی هم در این همین دوره رقم خورد. نکته قابل توجه این است که آن چه که نامداران و طلایه داران عرفان ایرانی و اسلامی در مبانی نظری عرفان، در این قرون به وجود آوردند، در شکل گیری مبانی نظری خوشنویسی و حتی دیگر هنرهای ایرانی، تاثیر بسیار زیادی دارد.
بسیاری از کارشناسان این عرصه عقیده دارند که از این دوره به بعد رابطه عرفان و خوشنویسی به مانند نسبت روح و تن تعریف می شود. در کنار این ها باید به ظهور گروه های فکری و اعتقادی جدید در عرفان مانند مکتب ابن عربی، مسلک حروفیه، مسلک بکتاشیه و… اشاره کنیم که هم زمانی آن ها با شکوفایی دوره خوشنویسی و ظهور نستعلیق، سبب شد تا این دو بر هم تاثیرات بسیار زیادی بگذارند. در واقع تاثیر و تاثر این جریان ها بر یکدیگر انکارناپذیر بوده و در تحلیل زیبایی شناختی خوشنویسی و جایگاه فرهنگی آن تعیین کننده است.
تاثیر عرفان و خطاطی بر یکدیگر
در تاریخ خوشنویسی ایران و همچنین عرفان اسلامی آن چه که بیش تر از هر چیزی حائز اهمیت بسیار زیادی بوده، این است که گرایش های عرفان ایرانی و اسلامی در به وجود آمدن خطوطی با هویت ایرانی و همچنین تبیین ذات و ماهیت خوشنویسی که مبتنی بر جهان بینی عارفانه است، تاثیر بسیار زیادی دارد. شاید بتوان بر این ادعا پایبند بود که رابطه عرفان و خطاطی با بهره گیری از اصول مشخصی شکل گرفته است؛ این ارتباط تا حدی است که تاثیر چشم گیری در تدوین مبانی زیبا شناسی و تحول و تغییر صورت خطاطی داشته است. تعبیر بسیار زیبایی خواهد بود اگر که بگوییم، خطاطی عظمت و بزرگی عرفان را در قالب کلمات و حروف به تصویر می کشد.
جالب است بدانید که بسیاری از خوشنویسان، بعد از مدتی وارد حلقه عرفا می شدند و در مباحث شیرین عرفانی شرکت کرده و بهره لازم را می بردند. همین امر باعث می شد تا گرایش های عرفان ایرانی در به وجود آمدن خطوط با هویت ایرانی و تبیین ماهیت خوشنویسی مبتنی بر جهان بینی عارفانه اهمیت بسیار زیادی داشته باشد. ارتباط صورت خط با معنا و کاربردهای مختلف آن در ایران قدیم نیز سابقه بسیار زیادی دارد. از همان قرون ابتدایی پس از اسلام نزد گروهی از خوشنویسانی که به عرفان گرویده بودند، حروف به مثابه منبع معرفت بود و کم کم افکار متکی به ارزش حروف به خصوص در میان پیروان اهل تصوف گسترش پیدا کرد. این امر تا جایی پیش رفت که در قرن هشتم فرقه هایی به وجود آمدند که معانی حروف و ارتباط آن ها با ذات حق، از پایه های اصلی اندیشه آن ها بود. فرقه های عرفانی حروفیه و نقطویه از جمله این گروه ها بودند.
نستعلیق و عرفان
آن چه که بیشتر از هر چیز اهمیت دارد این است که حضور فرقه های گوناگون عرفانی در شکل گیری مبانی زیبایی شناختی و به وجود امدن شیوه های خوشنویسی ایرانی از جمله نستعلیق اهمیت بسیار زیادی دارد. بسیاری از کارشناسان این زمینه اعتقاد دارند که عرفان و تصوف از عوامل اصلی رشد و شکوفایی خوشنویسی در قرن هفتم محسوب می شود. عبدالله صیرفی یکی از عرفای آن دوره می گوید: چون درون از کدورت خالی شود، خط نیکو خواهد شد. توجه به همین جمله می تواند ارتباط عظیمی از عرفان و خوشنویسی را برای ما بیان سازد.
شاید بتوان گفت اصل هنر خوشنویسی همراه با حالت عرفانی است و برای انسان معنویت به همراه می آورد. وقتی خطاط قلم به دست می گیرد و درگیر نوشتن می شود، تمامی حواس او درگیر کارش است و نمی تواند از چارچوب فکری که برای خود مشخص کرده خارج شود. همین تمرکز حواس باعث دور شدن خطاها می شود و یکی از زیباترین حالات عرفانی برای شخص پدید می آید. حتی بسیاری از خوشنویسان قدیمی بر این موضوع معتقد بودند که اگر می خواهید ریاضت بکشید، به سراغ خوشنویسی بروید.
بهتر است در پایان این مقاله به سراغ گفته ای از دکتر علی شریعتی برویم که وقتی به زندگی انسان این موجود خداگونه اشاره می کند، مذهب، عرفان و هنر را از لازمه های زندگی او در این دنیا می داند. شریعتی بر این موضوع اعتقاد داشت که انسان با مذهب، تلاش می کند که از خاک به خدا بازگردد؛ عرفان تجلی التهاب فطرت انسانی و بی قراری او در این دنیاست و هنر هم عرفانی ترین وسیله ای است که زندگی را در این دنیا تحمل پذیر می کند. اگر شما هم دوست دارید وارد عرصه خوشنویسی شوید و کمی از تعالیم عرفانی را هم بیاموزید کلاس آنلاین خوشنویسی در آموزشگاه خط و قلم این فرصت را برایتان فراهم کرده تا گشتی در این دنیای بی نظیر بزنید.
مطالب اخیر
1.اهمیت و روش آموزش خط به کلاس اولی ها