یکی از مهم ترین چیزهایی که باعث ماندگاری این سریال شده، تیتراژ آغازین آن است. تیتراژی که علاوه بر موسیقی فاخرش که ساخته استاد مرتضی حنانه است، هنرنمایی استاد صمد رستم خانی را هم به تصویر می کشد. تیتراژ به این ترتیب آغاز می شود که خوشنویسی با روشن کردن شمع و فراهم کردن مقدمات از جمله تراشیدن قلم و آماده کردن مرکب، نوشتن را آغاز می کند. همین چند دقیقه ابتدایی تیتراژ که در قالب سیاه مشق و پس از آن اسامی که به ترتیب و با خط نستعلیق شروع به نمایش می کنند به زیبایی و درستی، هنر خوشنویسی را به نمایش می گذارند.
همه این توصیفات از تیتراژ سریال فاخر و ماندگار «هزاردستان» ساخته علی حاتمی البته حق مطلب را ادا نمی کند و عنوان بندی این مجموعه بزرگ به دلیل برجستگی عناصر بصری و جزئیات پرشمار فقط و فقط باید دیده شود. با این حال این مقدمات را گفتیم تا به « تاثیر خوشنویسی در صنعت سینما و تلویزیون» بپردازیم. مسئله ای که شاید کمتر به آن پرداخته شده و اطلاعاتی کمی راجع به آن می دانیم. پس در ادامه با ما همراه باشید:
شخصیت رضا خوشنویس
شخصیت رضا خوشنویس با بازی بی نظیر جمشید مشایخی در سریال هزار دستان، به احتمال بسیار زیاد از معدود کارکترهای سینمای و تلویزیون ایران است که حرفه و هنر خوشنویسی را دنبال می کرده است. اگر هم شخصیت دیگری با این مشخصات در فیلم یا سریالی وجود داشته، نقشش آن قدر قدرتمند و ماندگار نبوده که نامی هم پا و هم رده رضا خوشنویس برای خودش فراهم کند و در حافظه ها ماندگار شود. جالب است بدانید که علی حاتمی این شخصیت را با بهره گیری از شخصیتی واقعی با نام میرزا محمد حسین سیفی قزوینی ملقب به عماد الکتاب که استاد مسلم خط نستعلیق بود، خلق کرده است.
عماد الکتاب در سال 1294 عضو انجمن مخفی با نام «کمیته مجازات» شد که در آن جا کارش ترور دوستداران و متعصبین انگلیس در تهران بود. به سبب مهارتش در خوشنویسی وظیفه نگارش شب نامه ها به او محول شد. پس از گذشت چند وقت و به دنبال آن خیانت یکی از اعضا، گروه از هم پاشیده و عماد الکتاب به پنج سال حبس محکوم شد.
با این حال علی حاتمی که معمولا در آثارش خلاقیت فراوانی وجود دارد، سرنوشت رضا خوشنویس را هم در این سریال تغییر داد. به این ترتیب که رضا خوشنویس بعد از دستگیری به خراسان تبعید شد و پس از ازدواج با قمربانو، به خوشنویسی پرداخت و به رضا خوشنویس مشهور شد. ولی در شهریور ماه سال 1320 و پس از اتفاقات گوناگون، به دستور خان مظفر یا همان هزار دستان با بازی عزت الله انتظامی کشته شد. یکی از به یاد ماندنی ترین سکانس های تاریخ سریال های تلویزیونی صحنه کشته شدن رضا خوشنویس است. به این ترتیب که سرگارسون گراند هتل که نقش او را جهانگیر فروهر بازی می کند، رضا خوشنویس را از بالکن به پایین هل می دهد و او را نقش بر زمین می کند.
کم توجهی سینما و تلویزیون به خوشنویسی
با تمام توضیحاتی که در بالا به آن ها اشاره کردیم، ولی چرا باز هم سینما و تلویزیون ما به خوشنویسی که از جمله هنرهای اصیل ایرانی است، کم توجهی کرده و فضای زیادی رادر اختیار آن قرار نداده است؟ این در حالی است که سینما و تلویزیون به سبب نفوذ و قدرت بالای رسانه ای که در اختیار دارند، قابلیت زیادی برای مطرح کردن هر چه بیشتر مسائل به خصوص هنر و از جمله هنر خوشنویسی دارد. خوشنویسی هنری است ایرانی و اسلامی که می توان با استفاده از جایگاه سینما آن را به همه جهان صادر کرد و به معرفی آن در سراسر جهان پرداخت. سینمای ما این قابلیت را دارد که زندگی خوشنویسان بزرگ و به نام ایران را که در بسیاری از نقاط جهان ناشناخته هستند، به تصویر بکشد و با کمی دخل و تصرف در زندگی آن ها آثار متنوعی را به وجود آورد که باعث جذب مخاطب شود.
توجه به هنر در سینمای جهان
علاوه بر موارد گفته شده، سینما ایران این قابلیت را دارد که حداقل در فیلم های مختلف و با توجه به حال و هوای سکانس ها و صحنه ها، قاب های مختلفی را از آثار منتخب خوشنویسی کشور به نمایش بگذارد و با نوشتن دیالوگ های هوشمندانه و دقیق به آن تابلوی خوشنویسی اشاره کند. این چیزی است که در سینمای جهان هم مرسوم است و بسیاری از کارگردانان بزرگ، تایلوهای نقاشی را در صحنه های مختلف قرار می دهند که حس کنجکاوی بیننده را بر می انگیزد. این که چرا کارگردان های ما از چنین ظرفیت و بستری برای نشان دادن هنرهای مختلف از جمله خوشنویسی استفاده نمی کنند و کیفیت هنری آثارشان را به این وسیله ارتقا نمی دهند، جای بحث و بررسی دارد.
از مدت ها قبل تا به امروز بیشترین استفاده از خوشنویسی در تیتراژ سریال ها و فیلم های سینمایی بوده که آن هم در تعداد بسیار کمی به کار گرفته شده است. این اتفاق معمولا توسط کارگردانان خوش ذوق و دارای قریحه هنری می افتد که بیشترین استفاده در همین رابطه از خط نستعلیق است و به دیگر خطوط کمتر توجه می شود. با این حال برخی معتقد هستند که بحث خوانا و قابل فهم بودن خطوط هم تا حدی حائز اهمیت است. به طور کلی می توان گفت که حداقل در تیتراژ آغازین، تبلیغات محیطی و پوسترهای فیلم می توان از خطوط مختلف ایرانی و اسلامی بهره مند شد؛ چرا که جای خط و خوشنویسی در قاب جعبه جادویی یعنی تلویزیون و پرده سینمای ما خالی است و این انتظار می رود که بیشتر و بهتر به هنر خوشنویسی اهمیت داده شود.