هر کدام از ما در طول زندگی با آدمهای مختلفی ارتباط می گیریم. دوستان، استادان، همسایگان، حتی کسانی که در تاکسی اتوبوس و... می بینیم ، آنها که در شبکه های اجتماعی و ... می شناسیم. و موقعیت های مختلفی که با آدم های شناس و ناشناس ارتباط پیدا می کنیم.
وجه اشتراک همه انسان های سلیم در این است که دوست دارند دیگران با خوبی از آنها یاد کنند. میل به ماندگاری یکی از امیال فطری انسان ها ست. که حد کمال آن می شود جاودانگی.
میل به جاودانگی یعنی اگر به عمق قلبمان رجوع کنیم ، همه ما دوست داریم که فرد خاص باشيم و ناممان در تاریخ بماند و از خود چیزی به یادگار بگذاریم. به عبارتی با مرگمان تمام نشویم. برای رسیدن به آن ، باید پله پله از مراحل پایین تر شروع کرد. اولین گام این است که شخصیتمان را طوری تربیت کنیم تا خود را در ذهن آدم هایی که با آنها ارتباط می گیریم، ماندگار کنیم. به عبارتی دیگران را وادار کنیم تا ما را به خاطر بسپارند
چگونه از خاطر ديگران پاک نشويم ؟
در پاسخ باید بگویم که قدم اول "جلب توجه" است! با نظر به تعریفی که در روانشناسی از توجه ارادی و غیر ارادی و درصد ماندگاری آن درذهن وجود دارد . هر آنچه که برای ما جلب توجه کند؛ ماندگاری بیشتری در ذهنمان دارد.
و اما یک نکته بسیار کلیدی و مهم و آن اينکه باید کاری کنید که دیگران شما را با ویژگی های مثبت به یاد بیاورد نه منفی.
مثلا کسی که در رستوران درپوش نوشیدنی اش را با یک حرکت باز و آن را پرت می کند روی میز کناری؛ برای همه جلب توجه می کند. اما به عنوان یک آدم بی فرهنگ.
پس باید تلاشمان را بکنیم که دیگران ما را با ویژگی های مثبت به خاطر بسپارند.
حالاچطور؟!
بخش سخت کار همین جاست.
برای جلب توجه مثبت شما باید چته تان را پر کنید. به عبارتی سر بزنگاه ها یک چیزی توی آستین تان داشته باشید. برای این کار باید مهارت کسب کنید مهارت های به یاد ماندنی.
مهارت های ظریفی که همه ندارد ولی در عین حال برای همه دل انگیز و در هر جایی کاربرد دارد.
بگذارید مساله را شفاف تر کنم.
به دوران دبستانتان برگردید. و حالا اسم و فامیل آن همکلاسی تان که نقاشی خوبی داشت را بگویید؟
چند سالی جلوتر برویم. دوران راهنمایی منتظر شنیدن انشای کدامیک از دوستانتان بودید؟!
یا معمولا در زنگ هنر؛ نوشتن خط با قلمتان را به کدام یک از همکلاسی هاتان می سپردید تا نمره خوب بگیرید؟می بینید ؟ بعد از گذشت این همه سال هنوز چهره و اسم این دوستانتان را خیلی خوب به یاد دارید. این ها همان مهارت هایی هستند که برای همیشه اسم شما را در خاطرها حک خواهند کرد.
خوش خطي و حس خوب آن براي همگان
در این میان خوشنويسي یکی از پرکاربردترینِ این مهارت هاست. و همین ویژگی می تواند آن را از میان باقی مهارت ها به یکی از بهترین پیشنهادها تبدیل کند. چرا که هر فرد به طور میانگین روزی چهار الی پنج بار با آن سرکار دارد.
هنگام نوشتن تکالیف، نوشتن چک، نوشتن یادداشت های ضروری، نت برداری، پرکردن فرم های مختلف، نوشتن خاطرات، نوشتن نامه های دوستانه و اداری و...
همین پرکاربرد بودن باعث می شود آدمهای بیشتری ما را با دست خط خوب به خاطر بسپارند. شک نکنید اگر سراغ هر یک از کارمندان بانک ها بروید و بگویید خوش خط ترین مشتری تان کیست؟ بی وقفه اسم و فامیل کامل او را به شما خواهند گفت. یا از معلم ها بپرسید خوش خط ترین دانش آموز کدام است؟ یا حتی در خانواده!
حتما در خانواده شما هم پیش آمده بخواهید یک نامه اداری به جایی بنویسید. در این جور مواقع همه راه را باز می کنند، کنار می روند؛ هر کس هر قدر هم که بزرگتر و محترم تر باشد به زانوی ادب می نشیند تا آنکه خط بهتری دارد با آرامش بنویسد و امضا کند.
بنابراین خط می تواند گزینه مناسبی برای پاسخ به این میل فطری مان؛ میل به ماندگاری باشد.
در اين ميان اساتیدی چون" میرعماد سیفی حسنی قزوینی" با استفاده از همین مهارت به اوج این میل یعنی میل به جاودانگی دست پیدا کرده اند. و پس از سالها هنوز نام ايشان زنده است . تا جایی که حتی به واسطه نام خود، نام یک شهر و بزرگتر یک کشور را هم اعتبار بخشیده است.